بخش خصوصی راه دور زدن تحریمها را بلد است
رئیس مجمع واردات اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه بخش خصوصی بلد است چگونه تحریمها را دور بزند، افزود: اسنپبک آنچنان تاثیری در مراودات ما ندارد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «علیرضا مناقبی» درباره اینکه گفته میشود «مکانیسم ماشه» میتوانند محدودیتی برای واردات ایجاد کند هم اظهار داشت: مگر ما تا امروز بدون این محدودیتها کار میکردیم؟ بخش خصوصی بلد است چگونه تحریمها را دور بزند.
او افزود: بنابراین اسنپبک آنچنان تاثیری در مراودات ما ندارد. وقتی کسی آن طرف مرزها راغب است که با ما کار کند و ما این رغبت را داریم راهش را نیز پیدا میکنیم. تحریم خارجی زمانی اثر میگذارد که ما در داخل خودمان را تحریم کرده باشیم. تحریم داخلی یعنی رانت، امضای طلایی، رشوه، بیقانونی و تصمیمگیری سلیقهای.
قاچاق مانع است نه ماشه
رئیس مجمع واردات اتاق بازرگانی ایران تاکید کرد: مکانیسمهایی مثل اسنپبک یا ماشه محدودیت ایجاد نمیکند؛ بلکه ساختار ناپایدار و تضاد منافع در کشور است که فرصتها را از بین برده و قاچاق گسترده را ممکن کرده است. حتی وقتی ابزارها و فرصتها فراهم میشوند به دلیل ناکارآمدیهای ساختاری، اقتصاد رسمی نمیتواند به حرکت درآید.
مناقبی با اشاره به اینکه در آمار واقعی واردات و تخصیص ارز هم شائبههایی وجود دارد، گفت: آمارهای رسمی با هم نمیخوانند. یک روز میگویند 28 میلیارد دلار ارز برای واردات تخصیص داده شده، روز دیگر عدد 18 میلیارد اعلام میشود، و بعد از مدتی 60 میلیارد!
رئیس مجمع واردات اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه بر اساس آمار رسمی، کشفیات کالای قاچاق کمتر از یک درصد از حجم واقعی قاچاق است، افزود: بیش از 95 درصد قاچاق بهراحتی وارد کشور میشود. مگر میشود این حجم از کالا بدون اطلاع هیچ نهادی وارد شود؟ مگر میشود در فروشگاهها، داروخانهها و سوپرمارکتها کالاهایی را ببینید که طبق قانون ممنوع هستند اما هیچ نهادی نبیند؟ این یعنی قاچاق در کشور بدون همراهی برخی از افراد در ساختار رسمی ممکن نیست.
مناقبی ادامه داد: اگر امروز بخواهیم ابعاد مسئله را بسنجیم، حجم قاچاق کالا به قدری بزرگ است که میتوان گفت (حتی اگر اغراق نکنیم) تقریباً دو سوم کل واردات کشور از مسیر قاچاق انجام میشود. این حجم عظیم بدون همراهی برخی حلقهها در ساختار رسمی امکانپذیر نیست.
او با بیان اینکه هیچ کشوری در جهان وجود ندارد که بخواهد در تمام حوزهها تولیدکننده باشد، افزود: زیان انباشته صنعت خودرو هر سال بیشتر میشود و کیفیت پایین است و در عین حال خودروهایی را که بهحق «ارابه مرگ» نامیده میشوند، به مردم میفروشند. سؤال من این است، آیا برای حفظ شغل 50 یا 100 هزار نفر در این صنعت باید جان میلیونها نفر را به خطر بیندازیم؟ البته صرفهجویی سوختی که با خودروهای وارداتی امکانپذیر است بهقدری بالاست که با آن میشود حقوق همین کارکنان را پرداخت کرد.